عاشورا

  • خانه 
  • مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت سوم مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت دوم مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت اول پاداش عشق به امام حسین (ع) تربیتی ظهور زمینه سازان ظهور زمینه سازان ظهور ظهور ظهور 
  • تماس  
  • ورود 

نماز دربهشت

29 آذر 1396 توسط ندا بهرامي

​✨﷽✨

‍

?یکی از شاگردان آیت‌ الله بهجت می‌گفت:
?⇦•من مانده بودم که ایشان چرا موقع سلامِ نماز، جیغ می‌زند. “سلام” خیلی جای جیغ زدن ندارد ، حالا در قنوت کسی جیغ بزند یک چیزی . اما خجالت می‌کشیدم که سؤال کنم. بعد، خوابِ آیت‌ الله بهجت را دیدم. . .
✳️⇦•دیدم یک بهشتی جلوی آقای بهجت است، وقتی ایشان سلام می‌دهد درهای بهشت می‌رود که بسته شود. قریچ قریچِ بسته شدن درهای بهشت است این ناله‌ها و جیغ زدن‌ها . ایشان در بهشت نماز می‌خواند. ‌‌.
?به نقل از حجت الاسلام قاسمیان

 نظر دهید »

اردوغان ومبارزه با اسرائیل

29 آذر 1396 توسط ندا بهرامي

?اقدام ترامپ در به رسمیت شناختن #قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، با اعتراض همه ملتها و دولتهای جهان حتی در اروپا مواجه شد. اعتراضهای مردمی به حدی وسیع بود که سبب شد #اردوغان اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی را در استامبول ترتیب دهد و در یک سخنرانی مهیج اعلام کند “اسرائیل تروریست است و آنرا به عنوان یک #کشور به رسمیت نمیشناسد".

سخنرانی مهیجی شبیه اجلاس داووس 2009 که در آن به شیمون پرز حمله کرد و او را کودک کش خطاب کرد! کشته و زخمی شدن حدود شصت ترکیه ای در کشتی مردمی مرمره، بار دیگر تنشها را بین ترکیه و #اسرائیل افزایش داد! 
?اما پشت صحنه روابط ترکیه با اسرائیل و نتیجه اجلاس استامبول را بیشتر بدانیم!

ترکیه از ۲۰۱۶، «توافقنامه عادی‌سازی روابط میان ترکیه و اسرائیل» را امضا کرده است. اسرائیل در سال ۲۰۱۶ به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون یورو و در ۱۰ ماهه نخست ۲۰۱۷ یک میلیارد و ۱۰۰میلیون یورو کالا به ترکیه صادر کرده است. در تمام سالهای جنگ افروزی داعش در منطقه، ترکیه همواره در کنار #اسرائیل علیه دولت ضداسرائیلی #سوریه و حتی #عراق ایستاده است تا جاییکه ادعای حاکمیت بر #موصل عراق را هم مطرح کرد! شاید برایتان خنده دار باشد اما ترکیه در حالی تهدید به راه اندازی سفارت خود در #قدس_شرقی کرده که کنسول این کشور در غرب قدس به عنوان یک شهر #اسرائیلی! قرار دارد و سفارتش در تلاویو همچنان مشغول به کار است! 
?کلاه گشادی که ترکیه در #کنفرانس_استامبول بر سر همه جهان اسلام و البته #ایران گذاشت، از همه مضحکتر است. تظاهرات گسترده مردمی در ترکیه و دیگر کشورها #اردوغان را وادار کرد فرصت طلبانه در لوای “رهبری جهان اسلام” جلسه اضطراری سران کنفرانس اسلامی را برگزار کند! اما بیانیه پایانی این اجلاس بجای تنبیه آمریکا، تحریم کامل اسرائیل و.. این بود: پذیرش #قدس_شرقی بعنوان پایتخت #فلسطین!! این یعنی تائید طرح آمریکایی «دو دولت» و عقب نشینی رسمی کشورهای خواب آلود اسلامی از نیمی از #قدس . حال آنکه مسلمانان، فلسطینیان و جنبشهای جهادی مثل حماس معتقدند همه قدس از آن ملت فلسطین است. نه شرقی یا غربی آن.
هنوز زود است مار خوش و خط خال عثمانی را ملتهای مسلمان و ملت #فلسطین بشناسند.. اصولا ما دیر به هوش می آییم! محمد عبدالهی

 نظر دهید »

برکات رجوع به حضرت ولی عصر (عج)

27 آذر 1396 توسط ندا بهرامي

امام خميني (رض) روشن مي کنند که براي نازك كردن پرده ي غيبت بايد جانانه به صحنه آمد چون اولاً: انقلابي به صحنه آمده که سبك و سياقش رجوع به حضرت ولي عصر(عج) است. ثانياً: بايد به فكر حكومت جهاني باشيم و در اين راه بدانيم که:
«شكستن فرهنگ شرق و غرب، بي شهادت ميسّر نيست».
و اين است معني انتظاري که تقدير شيعه را تا اوج کمال رقم مي زند. چون روشن مي کند فرهنگي هست که حجاب نور مهدي(عج) شده و بايد با آن مقابله کرد و شاخصه ي آن ضد قدسي بودن آن است، چه در جلوه ي مارکسيسم به سرکردگي شوروي سابق، چه در جلوه ي ليبراليسم به سرکردگي آمريکا. عمده شناخت جايگاه تاريخي و معرفتي آن فرهنگ است که در هر چهره اي که ظاهر شود نور حقيقت را در حجاب مي برد. نمونه ي جزئي آن را در بعضي از دولت هاي بعد از انقلاب مشاهده نموديد که چگونه با تقويت روحيه ي غرب زدگي، نور انقلاب اسلامي را که پرتوي از نور مهدي(عج) بود در حجاب بردند. همين قاعده را رشد دهيد تا روشن شود چگونه فرهنگ غربي، نور مهدي(عج) را در حجاب نگه داشته و ذهن مردم جهان را با انواع برنامه هاي شيطاني در کنترل خود قرار داده است تا هرگز به حاکميت امام معصوم فکر نکنند؛ اگر هم مي خواهند معنويت را در زندگي خود وارد کنند بايد حاکميت آمريکا را در دهکده ي جهاني بپذيرند، چيزي که نهضت آزادي دنبال مي کند و آمريکا سخت از آن ها پشتيباني مي نماید. رجوع به حضرت مهدي(عج) تماماً چنين حجاب هايي را پس مي زند و تاريخ را در حدّ حاکميت امام معصوم جلو مي برد. بسيار مشکل است آدم متوجه شود روح اين مسلمانِِ نماز خوان، همان روح فرهنگ غربي است و مانع ظهور نور مهدي(عج) ، مگر اين که جايگاه حضرت مهدي(عج) را درست بشناسيم و خود را در انتظار او نگه داريم و با حاکميت ليبرال دموکراسي غربي همه چيز را تمام شده ندانيم وگرنه پايان تاريخ را همين چیزی می دانند که آن ها به آن رسيده اند. در چنين شرايطي مي توان فهميد هركس اسلامي را تبليغ كرد كه سر سازش با غرب دارد، نه در فرهنگ انتظار جاي مي گيرد و نه نسبتي با انقلاب اسلامي دارد که حضرت امام خميني(رض) شاخصه ي آن انقلاب را مقابله با فرهنگ غربي تعيين فرمودند؛ زيرا فرهنگ مُدارا با كفر، به کفر رسميت مي بخشد و اين کار يک نوع کنار آمدن با شيطان است چون در اين روش بايد از «حق» صرف نظر کنيم تا مشکل ما با غرب حل شود. آري بايد براي تجلي نور مهدي(عج) حجاب هاي ظلمات جهان امروز را کنار زد و اين با نفي غرب و نظر به حاکميت حضرت مهدي(عج) تحقق مي يابد، آيا معني انتظار جز اين است؟
با تقويت فرهنگ انتظار نه تنها انقلاب اسلامی از غرب زدگيِ داخلي آزاد مي شود بلکه روحيه ي عبور از غرب در سراسر جهان طنين مي اندازد، به شرطي که راه امام خميني(رض) که همان معني واقعي انتظار است گشوده بماند، در آن صورت است که ملت ما از جنگ نرمي که دشمن ايجاد کرده به خوبي مي گذرد و دشمن را به صورتي فوق العاده ي مأيوس می کند. مي خواهم عرض کنم اگر مي خواهيد دختران و پسران و همسرانتان برايتان بمانند و دشمن، آن ها را از شما نگيرد، بايد با رويکردِ عبور از غرب به خط امام(رض) و اهداف انقلاب اسلامي نظر نماييد تا شما نيز شامل اين روايت باشيد که رسول خدا(ص) فرمودند: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ، اِنتظارُ الْفَرَجِ»(39) برترين عبادت، انتظار فرج است و بدانيم انتظار فرج در حال حاضر به همان معني است که امام خميني(رض) در تبيين آن فرمودند:
«شكستن فرهنگ شرق و غرب، بي شهادت ميسر نيست».
در راستاي ماندن در اردوگاه منتظران و منور شدن به برکت فرج، حضرت امام خميني(رض) مي فرمايند:
«من بار ديگر از مسئولين بالاي نظام جمهوري اسلامي مي خواهم كه از هيچ كس و از هيچ چيز جز خداي بزرگ نترسند و دست از مبارزه عليه فساد و فحشاءِ سرمايه داريِ غرب و پوچي و تجاوزِ كمونيزم نكشند، كه ما هنوز در قدم هاي اول مبارزه ي جهانيِ خود عليه غرب و شرقيم.»(40)
چقدر در حال حاضر فهم اين نکته آسان شده است كه چگونه مسئولان غرب زده از خط امام بيرون بوده اند. آن روز امام خميني(رض) فرمودند مسئولان دست از مبارزه با سرمايه داري غرب برندارند كه ما در اول مبارزه ي جهاني خود عليه غرب و شرق هستيم در حالي که بعضي اين نکته ي مهم را رعايت نکردند و نه تنها از انقلاب بيرون افتادند بلکه از فرهنگ انتظار نيز خارج شدند و درون و بيرون خود را گرفتار ظلمات غرب نمودند تا آن جا که در جريان فتنه ي سال 1388 به انقلاب اسلامي پشت کردند و دشمنان اسلام را به هيجان آوردند.(41)

 نظر دهید »

غرب و واژگونی ارزشها

27 آذر 1396 توسط ندا بهرامي

تمدن غربي با چشم بستن بر روي معنويات، طوري فرهنگ خود را تئوريزه و سازماندهي کرده است که گويا افراد معتقد به حقايق غيبي در جاي متهم هستند! شايد بتوان گفت اساسي ترين دليلِ ظلماني بودن اين تمدن در همين نکته نهفته است. وگرنه هميشه در تاريخ افراد لاابالي و کساني که به حقايق معنوي وقعي نمي نهاده اند، بوده اند، ولي نه به عنوان فرهنگي که مدّعي باشد، بلکه به عنوان گناهکاراني که نتوانسته اند بر اميال خود غلبه کنند. انبياي الهي و متدينينِ به عالم غيب و قيامت داراي شعور لطيفي بوده و هستند كه در عين توجه به حقايق معنوي، از وجود و نور آن ها در جان خود بهره مند مي شدند، تا آن جايي که مظاهر عالم غيب را در عالم ماده مي شناختند. مثلاً در روايت داريم رسول خدا(ص) مي فرمايند: «مَا بَينَ قَبْرِي وَ مِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّة»؛(121) بين قبر و منبر من باغي است از باغ هاي بهشت. يا محل وادي السلام در پشت نجف را مظهري از بهشت مي ديدند.(122) بعضي از روح ها آنقدر لطيف اند كه مي توانند حقايق معنوي جاري در عالم ماده را حس كنند، به طوري که عالم ماده حجاب بين آن ها و آن حقايق نمي شود. آري ديدن حقايق و اسرار غيبي، نياز به روحِ تربيت شده و رشد يافته دارد که بايد زمينه ي آن فراهم شود، حال عنايت کنيد کار به کجا کشيده است که نه تنها تمدن غربي متوجه چنين نقصي در خود نيست، بلکه معتقدين به اين حقايق را مسخره مي كند.
کساني که تحت تأثير تمدن غربي هستند و نگاه آن ها در آن محدوده شکل گرفته مي گويند: چه فرقي مي كند در مسجد نماز بخواني يا در خانه؟! يا چرا براي حَرم ائمه (ع) ارزش خاص قائليد؟ اين ها نه تنها از آن روح لطيفي که متوجه باشد مكان هاي مقدس مظاهر حقايق غيبي هستند، محرومند، حتي منکر وجود چنين حقايقي نيز شده اند. ممکن است بعضي مؤمنين نتوانند آن حقايق را در آن محل ها درک کنند ولي همين که ايمان به سخن امامان معصوم(ع) دارند و از آن ها تبعيت مي کنند ناخودآگاه تحت تأثير برکات معنوي آن حقايق قرار مي گيرند.
وقتي تربيت يافته گان تمدن غربي و برنامه ريزان آن تمدن از ظرايف معنوي عالم هستي غافل باشند هرگز نمي توانند زندگي خود و مردم خود را به جاودانگي هاي عالم هستي پيوند بزنند تا حاصل کار و مأنوسات روحشان جاودانه بماند.
وقتي به کمک رعايتِ دستورات الهي که به وسيله ي انبياء به بشر رسيده، بالي به سوي آسمان معنويت نمي گشايند چگونه مي توانند زندگي را ادامه دهند؟ فرهنگي که پنجره اي به سوي عالم بيکرانه ي هستي باز نکرده تا با پروردگار عالم به نيايش بنشيند، تا کي مي تواند با زندگي مرده ي خويش به سر برد؟ تصور اين چنين زندگي چگونه مي تواند حرارت اميدِ ادامه دادن آن را در انسان شعله ور نگه دارد؟ چون هنوز نور ايمان در مردم ما زنده است تا مغز استخوان خود پوچي زندگي غربي را احساس نکرده اند و نمي فهمند بر روان انسان غرب زده چه مي گذرد. ولي اگر همچنان غافلانه به سوي غربي شدن پيش رويم گرفتار راه بي برگشتي خواهيم شد که همه ي پنجره هاي اميد را به روي ما مي بندد. آرزو مي کنيم جدولي بود حل مي کرديم تا از بودن خود کمي غافل شويم.
وقتي پنجره هاي ارتباط با غيب در مقابل دل ها مسدود گردد، مرگِ يک ملت شروع مي شود، دل هاي خفته ديگر نگران سرنوشت هلاکت بار خود نيست، هرچند روز به روز آثار آن در زندگي آن ها نفوذ کند، پس به آيه قرآن بينديشيد که مي فرمايد: «فَإنَّها لاتَعْمَي الاَبْصارُ وَلكِنْ تَعْمَي القُلُوبُ الَّتي فِي الصُّدُور»؛ آن تمدن هايي که هلاک شدند چشم سرشان کور نبود، چشم دلشان کور بود که در سينه داشتند.
خداوند ما را دعوت مي فرمايد تا در زمين سير كنيم، سؤال مي کند: چرا آن هايي که بر حسّ گرايي و کمّيت بيني اصرار دارند، نمي روند زمين را سير کنند. «اَفَلَمْ يسيرُوا فِي اْلارَضِ»؛ سيري که قرآن توصيه مي فرمايد، يک سير تفريحي و لغو و بيهوده نيست، زيرا حق تعالي انسان را به كار لغو دعوت نمي كند، بلكه مي خواهد آثار باقيمانده از تمدنِ كساني را ببينيم كه تحرك و تلاش و علم داشتند ولي چون جهت گيري معنوي نداشتند به نتيجه نرسيدند.
تحقيقات انجام شده و آثار باقي مانده از تمدن فراعنه نشان مي دهد با دقيق ترين قوانين علمي آشنا بوده اند. اهرام مصر را به گونه اي طراحي کرده و ساخته اند كه حتي بعضي از نكات آن هنوز براي بشر روشن نشده، از دقت هايي که در سنگ شناسي داشته اند بگيريد تا قدرت حمل و نقل سنگ هاي فوق العاده بزرگ، تا بقيه ي دقت ها که جاي بحث آن اين جا نيست. به عنوان نمونه، در سنگ شناسي، علمي به نام كاني شناسي وجود دارد كه کم تر از صد سال از عمر آن نمي گذرد. در اين علم بررسي مي كنند كه سنگ را از چه جهتي بُرِش دهند تا مقاومت آن بيشتر شود، اين علم در برش سنگ هاي اهرام مصر رعايت شده است. از طرف ديگر حركت دادن اين سنگ ها، به خصوص سنگي که سقف هر هرمي را تشکيل مي داده، از فاصله 400 كيلومتري، آن هم از روي آب، کار بسيار عجيبي است. در زمان كنوني و با كمك تمام تكنيك هاي موجود اين کار ممكن نيست. امروزه طبق محاسباتي كه انجام شده حتي نمي توانند اين سنگ ها را جابجا كنند. حال با اين وجود و با تمام قدرت تكنيكي و علمي كه آن تمدن داشت، به نتيجه نرسيد و نابود شد.
نمونه اي ديگر از توانايي تمدن فراعنه، تقسيم آب رود نيل است كه با وجود جزر و مدّ شديدي که دارد كانال هاي آب به طوري تنظيم شده كه نهايت استفاده را با كمك همين جزر و مدّ، مي كرده اند، و امروزه هم همان روش و همان كانال ها مورد استفاده است. در سال هاي اخير که مهندسين خواسته بودند آن را تغيير دهند، سبب خشكسالي در اطراف رود نيل شدند. حتي خداوند مي فرمايد: آنچه جادوگرانِ دربار فرعون ارائه دادند «سحر عظيم» بود.(123) معلوم است کار پيچيده اي بوده كه خداوند مي فرمايد سحر آن ها عظيم بود. ولي با اين همه؛ ناکام ماندند و قرآن در باره ي آن ها مي فرمايد: «وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يحْذَرُونَ»؛(124) به فرعون و هامان و لشکريانشان آن چيزي را نشان داديم و با چيزي روبه رويشان کرديم که همه ي تلاششان آن بود که با آن روبه رو نشوند و از آن فرار کنند.
همان قاعده اي که تمدن فراعنه را ناکام گذاشت در تمدن غربي به چشم مي خورد و همچنان که عرض شد اين تمدن نه تنها نسبت به آنچه چشم دين مي بيند، كور است بلكه آنچنان به دست آوردهاي خود مغرور است كه حقايق ديني را انكار مي كند و كورچشمي خود را عين بصيرت مي داند و گرفتار واژگوني ارزش شده است. اين است که تأکيد مي شود هراندازه مباني معرفتي اين تمدن و كورچشمي آن بيشتر شناخته شود، بيشتر ارزش دينداري معلوم مي گردد و هرقدر دينْ خالص تر و از تحريفات پاک تر باشد، قدرتِ گذار از تمدن غربي در آن بيشتر است.
خطر از آن جا ما را تهديد مي کند که تمدن غرب را بريده از گذشته و آينده اش بنگريم و حياتِ در حال اضمحلال و بي آيندگي آن را نبينيم.
در تحليل وضع امروزي غرب گفته اند: «تمدن غربي مانند خروسي مي ماند كه سرش را بريده اند، براي مدتي كوتاه اين طرف و آن طرف مي دود، با حركتي سريع و بدون هدف، تا جان آن بدر رود و بميرد.» تمدن فعلي تمدني است كه تحولات آن بسيار زياد است اما تحولاتي سرگردان که روند فروپاشي آن را سريع تر مي کند. بدون آن که تذکرات حکيمان را در امر فروپاشي جدّي بگيرد.

 نظر دهید »

وظیفه ما درتاریخ جدید

27 آذر 1396 توسط ندا بهرامي

در شرايطي که يزيد حاکم است قانع شدن به عنوان صحابي پيامبر(ص) کافي نيست، بايد سيره ي رسول خدا(ص) را در ياري امام حسين(ع) دنبال کرد. اينجا حقِّ مطلق زمانه يعني امام معصوم در زير سايه ي وارثان دروغينِ دين رسول خدا(ص) تهديد به قتل مي شود، بهاي ماندن در سيره ي رسول خدا(ص) چيزي جز ماندن در کنار امام حسين(ع) نيست، و لو بَلَغَ ما بلغ. هر چه مي خواهد پيش آيد.
حضرت امام خميني(ره) بعد از کشتاري که رژيم پهلوي در مدرسه فيضيه در 2 فروردين سال 1342 در قم انجام داد اعلاميه معروف خود را تحت عنوان «شاه دوستی يعنی غارتگری» منتشر ساختند. در اين اعلاميه كه يكی از تندترين بيانيه های سياسی امام خمينی است، رژيم شاه به محاكمه كشيده شده و در پايان آن تأكيد شده بود كه در اين شرايط تقيه حرام است و اظهار حقايق واجب (و لو بلغ ما بلغ). در همين اعلاميه است كه امام خمينی خطاب به شاه و عمّالش می نويسند: من اكنون قلب خود را برای سرنيزه های مأمورين شما حاضر كردم، ولی برای قبول زورگوييها و خضوع در مقابل جباريهای شما حاضر نخواهم كرد»(47)
«و لو بَلَغَ ما بلغ» به اين معنا است که در اين راه هر چه مي خواهد پيش آيد. همان حرفي که حضرت امام(ره) در آخرين روزهاي عمر خود زدند و فرمودند:
«مگر بيش از اين است كه فرزندان عزيز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبه های دار می روند؟ مگر بيش از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب اللَّه در جهان به اسارت گرفته می شوند؟ بگذار دنيای پست ماديت با ما چنين كند ولی ما به وظيفه اسلامی خود عمل كنيم.»(48)
از اين نوع موضع گيري هاي حضرت امام خميني(ره) مي فهميم در جاي خاصي از تاريخ خود قرار داريم و بنا است مانند کاري که حضرت سيدالشهدا(ع) و ياران بزرگوار آن حضرت انجام دادند، در يک حيات نويني پاي گذاريم که منجر به فتح تاريخ جديدي مي شود. ما در فتح تاريخ جديد نبايد در گوشه اي بنشينيم و فقط نگاه کنيم. بايد جان را کف دست گذاشت و از اين که فرهنگ ظلم آبروي ما را نشانه مي رود و ما را متهم به ضد پيشرفت مي کند، هيچ هراسي به خود راه ندهيم. در فتح تاريخ جديد آبروي انسان ها معناي ديگري پيدا مي کند به طوري که همان امام حسيني که متهم به عصيانگري است، قبله ي نهضت ها و انسان هاي انقلابي مي گردد تا جايي که بني عباس شعار خود را «يا لثارات الحسين» قرار دادند و هنگامي که از آنان در مورد حاکم پيشنهادي سؤال مي کردند در جواب مي گفتند: «الرضا من آل محمد» حاکمي که مورد رضايت آل محمد باشد مورد قبول ما است، هر چند حيله گرانه سخن مي گفتند ولي ملاحظه کنيد که شرايط چگونه برگشته که بني عباس نيز بايد با ارزش نهادن به امام حسين(ع) به قدرت برسند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 232
  • 233
  • 234
  • ...
  • 235
  • ...
  • 236
  • 237
  • 238
  • ...
  • 239
  • ...
  • 240
  • 241
  • 242
  • ...
  • 305
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

عاشورا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس