مقایسه سگ وتارک الصلاه
سگ بهتر است یا تارک الصلاه؟!
یک سوال عجیب، آیا تا به حال به آن فکر کرده اید؟ به نظر شما سگ بهتر است یا تارک الصلاه؟!!!
جواب این سوال عجیب را در حدیث پیغمبر اکرم بیابید:
قال النبی (صلى الله علیه وآله):
«یقول الکلب : الحمدلله الذی خلقنی کلباً ولم یجعلنی خنزیراً، و یقول الخنزیر: الحمدلله الذی خلقنی خنزیراً و لم یجعلنی کافراً، و یقول الکافر: الحمدلله الذی لم یجعلنى منافقاً، و یقول المنافق: الحمدلله الذی جعلنی منافقاً و لم یجعلنی تارک الصلاة» (۱)
سگ میگوید: سپاس خدا را که مرا سگ آفرید و مرا خوک قرار نداد،
و خوک می گوید: سپاس خدا را که مرا خوک آفرید و مرا کافر قرار نداد،
و کافر می گوید: سپاس خدا را که مرا کافر آفرید و مرا منافق قرار نداد،
و منافق می گوید: سپاس خداوند را که مرا منافق آفرید و من را تارک الصلاه قرار نداد.
تفسیر حدیث پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) درباره تارک الصلاه:
انیکه مقصود پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) از این روایت چه بوده و چگونه این کلام رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) قابل توجیه مى باشد نیاز به توضیح و تفسیر دارد که بصورت خلاصه بیان میشود.
تقدم هر کدام از این فرازهاى حدیث بسیار حساب شده و دقیق بیان شده است یعنى تقدم سگ بر خوک و خوک بر کافر و کافر بر منافق و منافق بر تارک الصلاه بخاطر برترى و امتیازى است که هر کدام بر دیگرى دارد. یعنى ترتیب هر کدام به جهت امتیازاتشان می باشد والاّ رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) میتوانستند این ترتیب را رعایت نفرمایند. اینکه سگ میگوید خدا را شاکرم که مرا خوک خلق نکرده است و یا خوک با زبان حیوانى خویش میگوید اینکه خدا مرا کافر نیافریده است او را شاکرم و کافر چون منافق نشده خدا را سپاس میگوید و نیز منافق به نفاق خود راضى شده که بینماز نباشد هر چند که بینماز واقعى است نه ظاهرى. باید سرّى در این جملات نهفته باشد که ما به برخى از آن اسرار اشاره میکنیم:
۱ ـ برترى سگ بر خوک:
تحقیقات علمى اندیشمندان و دانشمندان زیست شناسى نشان میدهد که سگ را بر خوک امتیازى است و در سگ خصوصیات و ویژگی هایى است که در کمتر حیوانى وجوددارد و از آن طرف براى خوک صفات پستى است که در کمتر حیوانى بچشم میخورد.
گفته میشود که سگها داراى نژادهاى مختلفى میباشند. بهترین نوع آن، سگ شکارى است. برخى از سگها اگر در خانه هاى راحت نباشند ممکن است خانواده دیگرى براى خود انتخاب کنند یا خود را بهتر بسازند که مورد توجه بیشتر قرار گیرند. هرگز یک سگ به سگ دیگر یا توله سگ حمله نمی کند(۲).
کمال الدین دمیرى در کتاب حیات الحیوان در باب اوصاف سگ ضمن تعریف و تمجید از امانتدارى و برخى صفات پسندیده اش چنین میگوید: «کلب (سگ) حیوان معروفى است و چه بسا به مرد کلب و به زن کلبه گفته شد که جمع آن کلاب است و کلاب اسم مردى از اجداد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) است. سگ حیوان بسیار وفادار و زحمتکشى است و درّندگى از او بدور میباشد، چون اگر وحشی گرى و درنده خویى در او وجودداشت با انسانها اُنس و الفت نمیگرفت.
این حیوان هوشیارترین و بیدارترین موجود است در وقت نیاز به خواب و خستگى و غالباً روز هنگامى که انسان نیاز به حفظ و حراست او ندارد میخوابد. گرسنه میشود ولى نمیخورد و تشنه مىشود ولى آب نمىنوشد یعنى تحمل گرسنگى و تشنگى را دارد»(۳).
پس وصف وفادارى، امانتدارى، سخت کوشى، بیدارى در وقت خواب، تحمّل در مقابل گرسنگى و تشنگى از اوصاف پسندیده و نیکوئى میباشند که این صفات نه تنها در میان حیوانات دیگر مشاهده نمیشوند بلکه در میان بسیارى از انسانها هم به چشم نمیخورند.
پس باید برخى از خصائص و ویژگیهاى انسانى را که در میان روابط اجتماعى ناپیداست در میان سگها جستجو نمود.
بنابر این جا دارد که سگ حمد و شکر الهى را بجا آورد که خداوند او را سگ آفرید نه موجود دیگر، و امّا اینکه چرا خدا را شکر نمود که خوک خلق نشد سرّش این است که در خوک بر خلاف اوصافى که براى سگ بیان شد، صفات زشت و رذیلهاى وجوددارد که برخى از این صفات در کتابهاى مربوطه مذکور است.
پلیدى و زشتى این حیوان در میان سایر حیوانات بیش از همه است وفریبکارى و دغل بازى او را بالاتر از روباه دانسته اند.
در حیات الحیوان دمیرى چنین آمده است: «خوک بر دو قسم است. خوک آبى (بحرى) و خوک خشکى، خوک غیر دریایى (خشکى) قابل تربیت نمیباشد. مارها را میخورد در حالیکه سم مار در او تأثیر نمیگذارد و این حیوان نیرنگ نیرنگ بازتر از روباه میباشد»(۴).
رعایت برخى از مسائل جنسى که در حیوانات یک امر غریزى است در این حیوان کمتر به چشم میخورد و به همین خاطر خوک به بی بند و بارى جنسى مشهور است. در گذشته وقتى کسى را می خواستند نسبت زنا زاده دهند به خوک نسبت مى دادند. و به همین خاطر برخى از اهل تفسیر گفته اند که:
زمانى که یهودی ها در مقابل حضرت عیسى مسیح(علیه السلام) قرار می گرفتند چون حضرت عیسى پدر نداشت