هیچکس بمن نگفت...
?هیچ کس به من نگفت…
?هیچ کس به من نگفت که رابطۀ شما با ما، رابطه پدر و فرزندی است.
?شما چون پدری مهربان و دلسوز در فکر آسایش و راحتی ما و پناهگاه همۀ مردم در لحظات خطر هستید.
?اگر محبت پدرانه شما نبود هیچکس به عنوان پناه به سراغ شما نمی آمد. اما از این صمیمیت برای ما در آن دورانی که دنبال پناه بودیم، چیزی نگفتند.
?اکنون دریافتهام که تا حال، فرزند خوبی برای این پدر بزرگوار نبودهام و اینک دنبال راه چاره و جبران گذشته ام.
?چقدر دیر فهمیدم که پدر معنویم از دست گناهان فرزندش، غمناک میشده و برای او استغفار میکرده، ای کاش میتوانستم غمی از غمهایش بکاهم و لبخند رضایت را برلبان مبارکش بنشانم.
?ای کاش میدانستم که از همان لحظۀ به تکلیف رسیدنم، منتظر من هستی تا با تو آشنا شوم و با شما آشتی کنم تا دستم را بگیری و به آسمانها ببری. تامرا به خدا برسانی و از شیطان نجاتم دهی و از این آشنایی، به سعادت خود نزدیک تر شوم.
#دلنوشته_مهدوی
? #هیچکس_به_من_نگفت
✍حسن محمودی