عاشورا

  • خانه 
  • مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت سوم مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت دوم مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت اول پاداش عشق به امام حسین (ع) تربیتی ظهور زمینه سازان ظهور زمینه سازان ظهور ظهور ظهور 
  • تماس  
  • ورود 

معرفت مهدوی وتهذیب نفس

18 فروردین 1398 توسط ندا بهرامي

?در ادعیه ی ائمه علیهم السلام می بینیم آرزو می کنند که ای کاش در زمان حضرت حجت (عجل الله فرجه) باشند و به ایشان خدمت کنند.

?حال ،این یوسف، امام زمان ما و در میان ماست و ما می توانیم به او خدمت کنیم.اما او از دست زلیخاهای نفس پرست و جاهل به عشقِ یوسفی،در زندان غیبت رفته تا در دسترس این مردم نباشد؛"قالَ رَبَّ السِّجن اَحَب الی مِما یَدعونَنی اِلیه…! و فرموده:"قد آذانا جُهلاء الشیعه و حُمقاءَهم و مَن دینَه جُناح البعوضَه اَرجَحُ مِنه"؛چقدر جهل نادانان شیعه که دینشان به قدر بال مگسی برایشان ارزش ندارد،مرا آزار می دهد!”

?آری؛یوسف ما پس پرده ی غیبت است و منتظر است روزی زلیخایی توبه کند و به جهلش اقرار نماید؛یا یکی خواب واقعی ببیند و تاویلش را از یوسف جویا شود که بیاید و همه چیز را به دست بگیرد‌.

?در میان راههای گوناگون اخلاقی و عبادی،محبت این یوسف بهترین وسیله به سوی رغبت و شوق الهی و کمال وجودی است و ارادت و عشق به کاملان و زیبارویان آفرینش ،بهترین دستگاه پیشرفته در پاک سازی وجود برای اصلاح اخلاق و تهذیب نفس است.

?فقط به محبت و عشق انسان کامل است که می توانیم نقص ها را برطرف کنیم.

?همانان که :"اِن ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و ماواه و منتهاه"(زیارت جامعه کبیره)

?کلِّ خیر نزد امام است؛دیگر چه می خواهی؟

 نظر دهید »

زندگی مهدوی ودعای عهد

18 فروردین 1398 توسط ندا بهرامي

?زندگی مهدوی در سایه ی دعای عهد?

✅‌بخش هفتم: دعا برای ظهور

◀️اشاره

در این دعا درخواست ظهور، با نُه فراز و جمله ی لطیف و دقیق بیان شده است که به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

?۱. اللّهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ؛ خدایا! آن جمال ارجمند را به من بنمایان. ?

?وقتی به خداوند سبحان عرض می‌کنیم «اللهم أرنی» علاوه بر طلب دیدار آن امام غایب، از خدا می‌خواهیم آن خورشید پشت ابر غیبت، ظهور کند و همه اورا نظاره گر باشند.

?«الطلعة» با الف و لام معرفه همراه است. خواه معرفه آن عهد ذکری و یا ذهنی باشد، اشاره به این نکته است که حضرت ولی عصر علیه السلام برای فطرت ما شناخته شده است و نزد فطرت الهی ما مبهم و ناشناخته نیستند. همان طور که فطرت ما الهی است، با خلیفة الله، وجه الله و باب الله هم فطرتاً آشنا هستیم.
ضمناً «رشیده» صفت مشبه است و در حقیقت اسم فاعلی است که بیان گر بر دوام است؛ بنابراین «الرشیده» اشاره به وجودی است که هم راشد است و هم مرشد، هم رشد دهنده و هم رشد یافته برای همگان و همیشه هست.

?درکتاب مکیال المکارم، بخش چهارم، جمال و زیبایی حضرت مهدی علیه السلام را یکی از ویژگی‌های آن حضرت می‌شمرد و می‌نویسد:
“بدان که مولای ما حضرت صاحب الزمان علیه السلام، زیباترین و خوش صورت ترین مردم است؛ زیرا شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
همچنین از بررسی روایات و مطالعه حکایت‌های نیک بختانی که توفیق زیارت یوسف زهرا علیها السلام را یافته اند، برمی آید که قامت و رخسار نازنین امام عصر علیه السلام در کمال زیبایی و اعتدال بوده، سیمای مبارکش، دل ربا و خیره کننده است.

?روایات فراوانی در توصیف جمال دل آرای آخرین حجت خدا، حضرت مهدی علیه السلام وارد شده است که در مجموع، می‌توان آن‌ها را به دو بخش تقسیم کرد:

⬅️الف. روایاتی که به توصیف کلی سیرت و صورت آن حضرت، بسنده نموده و از ایشان به عنوان شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم یاد کرده اند؛ از جمله:

?از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیه ترین مردم به من است.

?درحدیث دیگری احمد بن اسحاق بن سعد قمی می‌گوید: از امام حسن عسکری علیه السلام شنیدم که می‌فرمود:
سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد، تا آنکه جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.

⬅️با توجه به این روایات، همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی علیه السلام نیز می‌توان نسبت داد.

⬅️روایاتی که به توصیف ویژگی‌های ظاهری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پرداخته اند، فراوانند که به یکی از آنها اشاره می‌کنیم. در روایتی که از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده، ویژگی‌های ظاهری پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم چنین توصیف شده است:

? رخسار پیامبر خدا، سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته و کف دست و پایش پر گوشت و درشت بود؛ بدان سان که گویی طلا بر انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانه اش بزرگ بود. چون به کسی روی می‌کرد، به سبب مهربانی شدیدی که داشت، با همه بدن به جانب او توجه می‌کرد. رشته ای از مو از گودی گلو تا نافش روییده بود، انگار که میانه صفحه نقره خالص، خطی کشیده شده باشد. گردن و شانه هایش مانند گلاب پاش سیمین بود. بینی کشیده ای داشت که هنگام آشامیدن آب نزدیک بود به آب برسد. هنگام راه رفتن محکم قدم برمی داشت که گویی به سرازیری فرود می‌آید. باری؛ نه قبل و نه پس از پیامبر خدا کسی مثل او دیده نشده است.

⬅️ب. روایاتی که خصال و سیمای امام مهدی علیه السلام را به تفصیل بیان کرده و ویژگی‌های آن حضرت را یک به یک برشمرده اند.

? در فصلنامه «انتظار موعود»، ش۵؛ در مقاله ای با عنوان «جمال یار» آن ویژگی‌ها بررسی شده است. برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده، به شرح زیر است:

?پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، امام مهدی علیه السلام را شبیه خود معرفی کرده، در توصیف او می‌فرماید: “پدر و مادرم به فدای او! که هم نام من، شبیه من و شبیه موسی زاده عمران است. بر [بدن] او نوارهایی [جامه هایی] از نور است که از شعاع قدس، روشنایی می‌یابد.

 نظر دهید »

مهدی شناسی

18 فروردین 1398 توسط ندا بهرامي

‌?مهدی شناسی ۳۳۶?

?و بذلتم انفسکم فی مرضاته?
?زیارت جامعه کبیره?

◀️ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯽ‌ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺨﺸﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﺜﻞ ﺍﯾن است که ﯾﮏ ﺳﻤﺴﺎﺭﯼ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ ﻭ ﯾﮏ ﻣﺒﻞ ﮐﻬﻨﻪ دارد، ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽ‌ﺩﻫد. ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﮐﻨد ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ او ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺬﻝ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ.

◀️ﺍﻫﻞ‌ﺑﯿﺖ علیهم السلام ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﻄﺎﺏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ: «ﺑﺬﻟﺘﻢ» ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺍﻟﻬﯽ ﺑﺬﻝ ﮐﺮﺩﯾﺪ.«ﺍَﻧْﻔُﺴَﮑﻢْ».ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ. ﭼﺮﺍ؟ ﭼﻮﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎﻧﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺍﻟﻬﯽ ﻫﯿﭻ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﻟﺬﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻃﯿﺐ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ.ﺟﺎﻥ اهل بیت علیهم السلام ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﺩﺍﺭﺩ.اما می گویند: ﻧﻪ. ﺟﺎﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ.

◀️حضرت ﺯﯾﻨﺐ ﮐﺒری سلام الله علیها ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ‌ﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ.ﭘﯿﮑﺮ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ‌ ﻣﯽ‌ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ: “ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺗﻘﺒﻞ ﻫﺬﺍ ﺍﻟﻘﻠﯿﻞ ﻣﻦ ﻧﺴﻞ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻟﺨﻠﯿﻞ” ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: ﺗﻘﺒﻞ ﮐﻦ.

◀️ﻣﺎ ﯾﮏ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﯾﮏ ﺗﻘﺒﻞ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﻗﺒﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ ﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺩﯼ، ﻧﻤﺮﻩ ﺧﻮﺏ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺘﯽ. ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻭ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ. ﺗﻘﺒﻞ یعنی ﺯﯾﺮ ﺩﻩ ﮔﺮﻓﺘﯽ. ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻭ ﺗﻤﻨﺎ ﻭ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﻭ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻤﺮﻩ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺗﻘﺒﻞ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ.

◀️حضرت ﺯﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮﯼ علیها السلام ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﻢ. ﻧﻮﻩ ی ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﻢ. ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ، ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﻢ. ﺍﻣﺎ «ﺗﻘﺒﻞ» این.هدیه ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ. ﻟﺬﺍ ﺍﯾشان ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﯾﺜﺎﺭ ﻭ ﻧﺜﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﭘﺎﯼ ﻣﺼﯿﺒﺖ‌ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ.

◀️امام زمان عج الله فرجه با این که بیش از هزار سال است که منتظر ما و آمادگی ما و دستور خداوند متعال هستند،اما این صبر و سعه ی صدر خود را در برابر شأن حق تعالی ذره ای نمی دانند…

 نظر دهید »

مهدی شناسی

18 فروردین 1398 توسط ندا بهرامي

‌?مهدی شناسی ۳۳۵?

?ﻭَ ﺩَﻋَﻮْﺗُﻢْ ﺇِﻟَﻰ ﺳَﺒِﻴﻠِﻪِ ﺑِﺎﻟْﺤِﻜْﻤَﺔِ ﻭَ ﺍﻟْﻤَﻮْﻋِﻈَﺔِ الحسنة?

?زیارت جامعه کبیره?

?ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ.ﺍﮔﺮ جایی ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺑﺎﺷﺪ،ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺿﺮﺏ روشنایی ﻣﯿﺴﺮ ﻧﯿﺴﺖ.ﺷﻤﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﯾﮑﺠﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯿﺪ، ﺻﺪﻫﺎ ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺒﺮﯾﺪ، ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ.

? ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻧﻮﺭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻓﺖ. ﺷﻤﺎ ﺩﺭﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﯾﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ، ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺑﺰﻧﯽ، ﻧﻮﺭ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ.

?ﺟﻬﻞ ﻣﺜﻞ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ و ﻇﻠﻤﺖ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺟﻬﻞ و ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻭ ﻇﻠﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺑﺮﺩ، ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻣﻨﻄﻖ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻘﺶ ﺷﻌﻠﻪ ﻭ ﻣﺸﻌﻞ ﻭ ﺷﻤﻊ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ.

?ﺷﯿﻮﻩ ﺍﻫﻞ‌ﺑﯿﺖ ﺷﯿﻮﻩ ﺣﮑﻤﺖ است. “ﺩَﻋَﻮﺗُﻢ” یعنی ﺷﻤﺎ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐنید،ﺩﻋﻮﺍ ﻧﻤﯽ‌ﮐنید! “اﻟﯽ ﺳﺒﯿﻠﻪ” ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐنید ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ! ﺁﻥ ﻫﻢ «ﺑﺎﻟﺤﮑﻤﻪ» ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ، ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺪﻻ‌ﻝ، ﺑﺎ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺹ ﻭ ﻣﺤﮑﻢ.

◀️ ﻗﻄﻌﻪ‌ﯼ ﺁﻫﻨﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﺳﺐ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﻬﺎﺭﺵ ﮐﻨﻨﺪ،ﺣﮑﻤﻪ ﺍﺳﺖ. ﺣﮑﻤﺖ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺳﺖ. ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﺁﻫﻨﯿﻦ! ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺹ، ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﻣﺤﮑﻢ ﻭ ﻣﺴﺘﺤﮑﻢ.

◀️ﻣﻔﻀﻞ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﺑﻮﺩ. ﯾک ﻮﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﮐﺴﯽ ﯾﮏ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪﯼ ﺯﺩ، ﻣﻔﻀﻞ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﯾﮏ ﭘﺮﺧﺎﺵ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮐﺮﺩ. ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﯿﻮﻩ‌ﯼ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﺳﺖ؟ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﻭ ﺍﺳﺘﺪﻻ‌ﻝ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯽ. ﺍﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺪﻻ‌ﻝ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ. ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ: ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺑﯿﺎ، ﻣﻦ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻡ. ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻣﻨﻄﻖ ﻣﺤﮑﻤﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ. ﮐﻪ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﯼ، ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻖ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﯽ. ﺍﯾﻦ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﻣﻔﻀﻞ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ. ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺳﺎﻋﺖ‌ﻫﺎ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﻣﻔﻀﻞ ﻋﺮﺿﻪ ﺷﺪ.

◀️ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ‌ً ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺣﮑﻤﺖ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺪﻻ‌ﻝ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺑﺎ ﻭﻋﻆ ﻭ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺁﻭﺭﺩ.

◀️سیره و روش امام مهدی علیه السلام هم به همین شکل است.یا از در حکمت با مردم سخن خواهند گفت و یا از در نصیحت…

 نظر دهید »

مهدی شناسی

18 فروردین 1398 توسط ندا بهرامي

‌ِ?مهدی شناسی ۳۳۴?

?و ﻧَﺼَﺤْﺘُﻢْ ﻟَﻪُ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴِّﺮِّ ﻭَ ﺍﻟْﻌَﻼ‌ﻧِﻴَﺔِ?
?زیارت جامعه کبیره?

?ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ،ﻇﻬﺮ ﺍﺳﺖ،ﮔﺮﻣﺎﯼ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺁﺏ ﺧﻨﮑﯽ ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﺪ، ﻋﻄﺸﺶ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ.ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ. ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎﺏ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻣﺶ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺭﺩ،ﮔﺮﺳﻨﮕیش ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﺩ. ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺁﺏ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻋﻄﺶ! ﺁﺏ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﯽ، ﻋﻄﺶ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ.

?ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: «ﻗُﻞْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﻳَﻐُﻀُّﻮﺍ ﻣِﻦْ ﺃَﺑْﺼﺎﺭِﻫِﻢ» (ﻧﻮﺭ/30) ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﺑﮕﻮ: ﭼﺸﻢ‌ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ ﺑﺒﻨﺪﯾﺪ. ﭼﺮﺍ؟ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺣﺲ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺷﻤﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ. ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﺟﻤﺎﻝ‌ﻫﺎ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺣﺲ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﺣﺲ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻧﮕﺎﻩ‌ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: «ﻭَ ﺗَﻮﺍﺻَﻮْﺍ ﺑِﺎﻟْﺤَﻖِّ» (ﻋﺼﺮ/3) ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ‌ﻫﺎ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﮐﻦ. ﭼﺮﺍ؟ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻥ ﻫﺴﺖ. ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﯾﻦ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﯾﮏ ﺗﻠﻨﮕﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ. ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: «ﻓَﺬَﻛِّﺮْ ﺇِﻥْ ﻧَﻔَﻌَﺖِ ﺍﻟﺬِّﻛْﺮﻯ» (ﺍﻋﻠﯽ/9) ﺗﺬﮐﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ. ﺍﺛﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽ ﺍﺳﺖ. ﯾﮏ ﺣﺲ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺖ. ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺒﺎﺵ.

?ﺳﺮّ ﻧﺼﯿﺤﺖ‌ﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻫﻞ‌ﺑﯿﺖ ﺍﻫﻞ ﻧﺼﯿﺤتند.ﺧﯿﺮﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﺣﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ و ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ هم ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ.

◀️ “ﻧَﺼَﺤﺘُﻢ ﻟﻪ” یعنی ﺷﻤﺎ ﻧﺼﯿﺤﺖ و ﺧﯿﺮﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﻣﻨﺘﻬﯽ «ﻟﻪ». ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍ. ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﺪﺍ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ خودتان.

◀️ “ﻓِﻲ ﺍﻟﺴِّﺮِّ ﻭَ ﺍﻟْﻌَﻼ‌ﻧِﻴَﺔِ": ﯾﮏ ﺧﻄﺎیی ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ‌ﺩﯾﺪﻧﺪ،ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻊ ﮔﻮﺷﺰﺩ ﻧﻤﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﯾﮏ ﮔﻮﺷﻪ‌ﺍﯼ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﻣﯽ‌ﺷﺪﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻊ ﻭ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﯾﮏ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺧﻄﺎ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ، که ﺑﻪ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺑﺎﻟﯿﺪﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻊ ﻭ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ. در هر صورت ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻭ ﺧﯿﺮﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 34
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 305
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

عاشورا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس