عاشورا

  • خانه 
  • مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت سوم مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت دوم مهدی شناسی در زیارت آل یاسین قسمت اول پاداش عشق به امام حسین (ع) تربیتی ظهور زمینه سازان ظهور زمینه سازان ظهور ظهور ظهور 
  • تماس  
  • ورود 

پاسخ به خرافات

04 آبان 1397 توسط ندا بهرامي

آیا ماه صفر #نحس است؟
دعایی در مفاتیح آمده در مورد محفوظ ماندن از نحوست این ماه، این #صحت دارد؟

✅معنای #صفر چیست؟

«صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست می‌کشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی می‌آوردند و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند.

✅ در مورد ماه صفر ، بنا بر آن چه به غلط معروف گشته، ماه صفر «نحس» است؛ به خصوص روز #چهارشنبه آخرین آن ماه را که به نحس‏ بودن بیشتر معروف شده است و در این باره روایت مخصوصى از ائمه دین(ع) نرسیده و در منابع روایی ما از اهل بیت در مورد #نحس بودن این ما سخنی وجود ندارد.

✅تکمیلی

بین مردم مشهور شده است که ماه صفر ماه نحسی است و برای رفع نحوست آن باید ادعیه ای خواند یا صدقه داد و …

اما جالب توجه است وقتی به منابع روایی رجوع می کنیم حدیثی در مجامع روایی دال بر نحوست ماه صفر نمی یابیم.

✅مرحوم شیخ عباسی قمی ره صاحب مفاتیح الجنان نیز در ابتدا اعمال ما صفر می گوید: بدان که این ماه به نحوست معروف است. یعنی ایشان نیز صرفاً شهرت این امر را بیان می کنند و روایتی دال بر این مطلب نمی آورند.

✅حتی دعایی هم که برای رفع این نحوست ایشان در کتابش به نقل از فیض کاشانی ره و … آورده است؛ در هیچ یک از مجامع روائی ما #موجود_نیست طبق جستجوهای انجام شده. حتی در آثار چاپی خود فیض کاشانی ره نیز این دعا به چشم نمی خورد. حتی در مجامع روائی و کتب عامه نیز همچین دعایی به چشم نمی خورد.

✅اما علامه مجلسی ره در کتاب «زادالمعاد» خویش که کتابی شبیه مفاتیح است در ابتدای بحث ماه صفر می نویسد:

ترجمه: این ماه مشهور به نحوست و شومی است و این مطلب به دو معنی می تواند باشد: اول آنکه طبق قول علمای امامیه رسول الله(ص) در این ماه وفات یافتند. و معنی دوم اینکه چون این ماه پس از ماهایی است که قتال در آنها حرام است[یعنی ماههای ذی القعدة، ذی الحجة و محرم الحرام]؛ و این ماه که ماه شروع قتال است شوم باشد. و من در احادیث امامیه چیزی که دلالت بر نحوست این ماه داشته باشد؛ ندیده ام. و صرفاً در برخی روایات غیر معتبر عامه این مطلب آمده است.

خب وقتی حدیث شناس مبرزی چون علامه مجلسی(ره) این حرف را بزند؛ واقعاً تردید بسیار جدی در نحوست این ماه به وجود می آید؛ اگر نگوئیم قطع به نحس نبودن این ماه پیدا می کنیم.

درباب چهارشنبه ماه صفر و علی الخصوص چهارشنبه آخر ماه صفر نیز ایشان می گوید:

ترجمه: پس بدان که نحوست چهارشنبه آخر ماه صفر بین عوام و بلکه بین خواص[یعنی حتی بین علما] مشهور است. و به دست من روایتی که دلالت بر این مطلب داشته باشد؛ نرسیده است. چه روایات عامه و چه روایات امامیه معتبر. و البته روایاتی در باب نحوست روز چهارشنبه به نحو مطلق و چهارشنبه آخر هر ماه به نحو خاص داریم
???????

 نظر دهید »

اول صفر وصدقه

04 آبان 1397 توسط ندا بهرامي

اول #ماه‌صفر #صدقه فراموش نشود

محدث جلیل القدر حضرت آیت‌الله شیخ عباس قمى (ره) هم در مفاتیح الجنان ، در بخش اعمال ماه صفر ، و هم در وقایع الایّام ، به این موضوع اشاره کرده است.

بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست است و شاید سبب آن ، واقع شدن وفات رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله است در آن ، هم چنان که نحوست دوشنبه به این سبب است. و یا به جهت آن است که این ماه ، بعد از سه ماه حرام (ذى قعده، ذى حجّه و محرم الحرام) واقع شده که در آن سه ماه ، حرب و قتال نبوده و در این ماه ، شروع به قتال مى‌نمودند و خانه و منازل از اهلش خالى مى شد. و این هم یک سبب است در وجه تسمیه آن ، به صفر.

به هر حال ، از براى رفع نحوست ، هیچ چیز بهتر از تصدقات و ادعیه و استعاذات وارده نیست. و اگر کسى خواهد محفوظ بماند از بلاهاى نازله در این ماه ، در هر روز ده مرتبه بخواند این دعایى را که «محدث فیض» روح الله روحه، در «خلاصة الاذکار» ذکر فرمود:

یا شدید القوى ، و یا شدید المحال ، یا عزیز ، یا عزیز ، ذلّت بعظمتک جمیع خلقک ، فاکفنى شَرّ خلقک ، یا محسن ، یا مجمل ، یا منعم ، یا مفضل ، یا لا اِله الّا‌انت ، سبحانک إ نّى کنتُ مِن الظّالمین ، فاستجبناله و نجّیناهُ من الغمّ ، و کذلک ننجىِ المؤ منین ، و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین.

 نظر دهید »

دوم صفر

04 آبان 1397 توسط ندا بهرامي

همراه با کاروان حسینی تا اربعین | دوم صفر

ای پسر سُفیان! امروز کشتار و اسارت ما را غنیمت شمرده به آن می نازی، اما طولی نخواهد کشید که مجبور خواهی بود تاوان آن را پس دهی.
پس هر نیرنگی که داری بکار بگیر و هر تلاشی که می توانی انجام بده.تو هرگز توان نداری که ذکر خیر ما را از یادها برون بری.

یزید بر تخت لَم داده بود و دیگران، صف کشیده بودند در تالار به انتظار.
پرده ها یک به یک فرو افتاد و گَرد مرگ بر تالار پاشیده شد.
همه بی حرکت چون مردگان، جُم نخوردند جز یزید.
همه جا همچون ظلمت شب، تاریک شد و سیاه،
و یزید وحشت کرد.
مشعلی خاموش، یکباره شعله گرفت و شعلۀ آن رقصان شد.
شبح پیرمردی ژولیده و کثیف، با گیسوانی بلند ظاهر شد.
یزید نگاهی به افراد حاضر کرد،
کسی جُم نمی خورد، گویی همه مرده بودند.
ترسید.
شمشیر کشید و فریاد کرد.
گفت : تو که هستی؟
پیرمردِ ژولیده و کثیف، رقصید و دور او چرخید.
گفت : منم صاحب نام بزرگ و طبل بزرگ،
منم صاحب آتش ابراهیم و هودج در جمل،
منم شیخ ناکثان و رُکن قاسطان و ظِل مارقان،
منم مسافر کشتی نوح و پی کنندۀ ناقۀ صالح،
منم رقاصۀ قتل یحیی،
جادو ساز و جادوپرداز با موسی، گوساله ساز اسراییلیان،
منم معمار سقیفه،
منم قرآن بر نیزه،
منم بدعت در دین محمّد،
منم پیشوای طاغوتیان، از قابیل و نمرود و فرعون و هرود،
تا آیندگان.
یزید در ترس و هراس بود و وامانده.
گفت : تو که هستی؟
گفت : شریک انعقاد نطفه ات را نشناختی؟ شیطان!
گفت : از من چه می خواهی؟
گفت : دیگر هیچ! آنچه می خواستم انجام دادی.
آمده ام در جشن تو شریک باشم.
یکباره زمان به چرخش آمد و حاضران جان گرفتند و همه چیز روال خود گرفت.

یزید بر تخت لَم داده بود و دیگران، صف کشیده بودند در تالار به انتظار.
نیزه داران پس کشیدند و مردی با طشت، سر سیدالشهداء را به ارمغان برای یزید آورد.
گفت : رکابم را پُر از طلا و نقره کنید که من مرد بزرگی را کشتم،
زمانی که عرب به قوم و نژاد فخر می کند،
من کسی را کشتم، که پدر و مادرش بهترین بودند،
من کسی را کشتم، که نژاد اش از همه والاتر بود.
یزید برآشفت، برخاست و فریاد کرد.
گفت : تو که می دانستی او بهترین است، چرا او را کشتی؟
گفت : به امید دریافت جایزه از خلیفه!
گفت : بهره ای از من به تو نمی رسد، جز آنکه گردنت را بزنم. ببریدش.
نفس ها در سینه ها حبس شد، و نگاه متحیر جماعت حاضر، در رفت و آمد بود بین یزید و التماسِ مرد.
نگهبانان مرد را بردند، تا سرش را به دم تیغ بسپارند.
شمر و دیگران، با بازماندگان کاروان به تالار آمدند.
یزید، حال نزار بازماندگان را که دید، خنده ای از سر تکبر سر داد.
گفت : کاش بزرگان طایفۀ من که در بدر و اُحد کشته شدند، بودند و می دیدند،
کاش بودند و از ناله و فغان بنی هاشم شاد می شدند.
کشته های بزرگان بنی هاشم، در ازای کشته های ما در بدر.
بنی هاشم خلافت را به بازی گرفته بود، و اِلا، نه خبری از آسمان آمده و نه وحی نازل شده بود.
سپس مَستِ از پیروزی، نشست و خیزران را برداشت، و بر لبان سر کوبید.

قلب و روح بازماندگان کاروان، زخم برداشت از این جسارت و چشمها گریان شد.
در میان اشک و آه و ماتم،
زینب! این یگانه زن برخاست.

حمد کرد پروردگارش را و سپاس گفت او را و بر محمّد و آل محمّد درود فرستاد.

گفت : ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ. (1)
آنگاه فرجام کسانی که بدی کردند [بسی‏] بدتر بود، [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند
و آنها را به ریشخند می‏گرفتند.
آهسته تر یزید! قدری درنگ کن، رسوا تویی نه ما.
زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفته ای و ما را همانند اسیران خارجی به هر شهر و دیار می بری،
گمان می کنی نزد خدا خار و خفیف شده ایم و تو در آستان او قُرب و منزلت داری؟
با این تصور خام، باد به غبغب انداخته ای و با غرور به اطراف خود می نگری، شاد و مسروری،
مقام و منصبی را که حق خاندان ما بود غصب کرده ای و به خود می بالی.
ای پسر آزاد شدگان، ای پسر کسانی که جدّمان در فتح مکه اسیرشان نمود و سپس آزادشان کرد،
آیا سزاوار است که زنان و کنیزان خود را در پس پرده جای دهی و دختران رسول خدا را در میان نامحرمان به اسارت حاضر کنی؟

چگونه می توان امید خیر داشت از فرزند زنی که می خواست با دهان خود جگر پاکان را ببلعد؟
چگونه می توان امید به کسی داشت که گوشت و خون او از شهیدان اسلام روییده است؟
چگونه می توان امید داشت به کسی که نگاهش همواره با بغض و کینه و دشمنی به خاندان ماست؟
یزید! بی آنکه خود را گناهکار بدانی، و بزرگی و گستاخی این گناه را بفهمی

فریاد می کنی ای کاش پدران من بودند و شادی سرور می کردند.

چوب بر دندان مبارک سید جوانان بهشت می کوبی؟
زهی بی شرمی، زهی بی حیایی!
زخمهای گذشته را شکافتی و دست خود را به خون پیامبر آغشتی

 نظر دهید »

خطبه های نماز جمعه مشهد در رابطه با FATF

04 آبان 1397 توسط ندا بهرامي

?تصویب #CFT ضد آموزه های زینبی و حسینی بود/ وظیفه ما گرفتن بهانه از آمریکا نیست

آیت الله #علم_الهدی در خطبه های امروز نماز جمعه مشهد:

?آنچه که یکشنبه در #مجلس تصویب شد ضد آموزه های زینبی و حسینی بود. انصارالله یمن، حزب‌الله لبنان، حماس فلسطین و سپاه قدس ایران در #لیست_سیاه آمریکا قرار دارند.

?اگر این لیست سیاه به تصویب #شورای_امنیت برسد که به دلیل اینکه این شورا همیشه در خدمت آمریکا بوده است خواهد رسید، ما با این مصوبه #خودتحریمی کرده ایم.

?وزیر امور خارجه گفته که تصویب این طرح #بهانه را از آمریکا می‌گیرد»، مگر ایرباس مسافربری را با بهانه زدند؟ مگر وظیفه ما این است که بهانه را از آمریکا بگیریم و مگر آمریکا در این چهل سال در همه #فجایع بهانه داشته است؟ 

?#آمریکا آنجایی که بهانه داشته است جنایت کرده و اگر هم بهانه نداشته به دروغ بهانه تراشیده است. همچنین آنجایی هم که قدرت #بهانه‌تراشی به دروغ را هم نداشته، بدون بهانه به #جنایت دست می زده است.

?#مسؤولان بدانند خدا از خون شهدا نمی‌گذرد و #مصوبات و رفتار شما اگر با خون شهدا منافات داشته باشد، خداوند از یک قطره آن هم نخواهد گذشت.

?این‌گونه نیست که عده ای بچه‌های شان شهید شوند، عزیزان خود را از دست بدهند و در داغ آن‌ها بسوزند، و بعد شما بیایید برای دشمن #جاده‌سازی کنید و راه را به طرف #براندازی ما باز کنید.

???????

 نظر دهید »

سخت ترین مصیبت بین کربلا،کوفه وشام چه بود؟!

04 آبان 1397 توسط ندا بهرامي

▪️ سخت ترین مصیبت بین وقایع کربلا و کوفه و شام چه بود…!!!؟؟؟

✍?از حضرت امام زين العابدين سلام الله عليه پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود:

الشام الشام الشام…

در روایتی امام سجاد سلام الله عليه به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند:
مصیبتی شدیدتر از آن زمانی که ما را وارد شام کردند ندیدم.
عرض کرد: آن مصیبت چگونه بود؟
فرمودند:
این ظالمان در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:?

1-▪️ ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و نی و دف وطبل می زدند.

2-▪️ سرهای شهدا را در میان هودجهای زنها واطفال ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را در برابر چشم عمّه هایم زینب و ام کلثوم (علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسرعمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و فاطمه خواهرانم می آوردند و با سرها بازی می کردند، و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.

3-▪️ زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت، و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.

4-▪️ از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز، ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید این خارجی ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.

5-▪️ ما را از شتران پیاده کردند و به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند و به آنها می گفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر و خندق و … کشتند و خانه هایتان را ویران ساختند، امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیریدو تلافی کنید.
ای نعمان، تمام یهودیان ونصرانیان آنچه خواستند از خاک وسنگ وچوب به طرف ما انداختند.

6-▪️ ما را به بازار برده فروشان برده و خواستند بجای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.

7-▪️ محل سکونت ما را در مکانی قرار دادند که سقف نداشت، روزها را از گرما و شبها از سرما آرامش نداشتیم ، واز گرسنگی وتشنگی وخوف کشته شدن آسایشی برای ما نبود…

?تذکرة الشهداء، جلد ٢، صفحه ٣٦٣ و رمزالمصیبة، جلد ٣، صفحه ٢٥٩، و سحاب رحمت، صفحه٧٣٦ و سوگنامه آل محمد عليهم السلام، صفحه ٤٥٩

???????

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 163
  • 164
  • 165
  • ...
  • 166
  • ...
  • 167
  • 168
  • 169
  • ...
  • 170
  • ...
  • 171
  • 172
  • 173
  • ...
  • 305
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

عاشورا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس